یکشنبه گذشته، مرکز آموزش حوزه هنری میزبان استاد رحیم پور ازغدی بود.
یکشنبه گذشته، مرکز آموزش حوزه هنری میزبان استاد رحیم پور ازغدی بود.
فیلمهای “قصهها” ساخته رخشان بنی اعتماد و “چ” به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا طی چند روز گذشته توسط هیات انتخاب سی و دومین جشنواره فیلم فجر دیده شدند ولی هنوز وضعیت فیلم “خانه پدری” کیانوش عیاری نامشخص است.به گزارش سینما خبر، در حالی که به روزهای پایانی مهلت ارائه نسخه اولیه آثار به دبیرخانه سی و دومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر نزدیک میشویم، کار هیات انتخاب نیز طی این چند روز بیشتر شده است.
امسال 150 مستند بلند سینمایی به این بخش از رقابتهای اسکار راه یافتهاند که فیلم جنجالبرانگیز و موهن «باغبان» ساخته «محسن مخملباف» نیز از آن جمله است.
شبکه تلویزیونی آبیسی وابسته به شرکت والتدیزنی، قصد دارد نسخه تلویزیونی انیمیشن جنگهای ستارهای را تولید کند.
این مجموعه تلویزیونی با همکاری شرکت فیلمسازی لوکاس فیلمز تهیه خواهد شد. شرکت لوکاس فیلمز که جورج لوکاس، فیلمساز و تهیهکننده سرشناس سینما و تلویزیون مدیر آن است، مالک اصلی مجموعه فیلم علمی ـ تخیلی و ماجراجویانه جنگهای ستارهای است. شرکت والتدیزنی سال گذشته شرکت لوکاس فیلمز را به مبلغ چهار میلیارد دلار خرید.
کیانوش عیاری، علیرضا عصاره، انسیه شاه حسینی، فرهاد توحیدی در بخش داستانی بلند، بهمن حبشی، ابراهیم سعیدی، وحید گلستان در بخش داستانی کوتاه و معلمان فیلم ساز، محمود امانی تهرانی، محمدرضا اصلانی در بخش مستند، عبدالله علی مراد، امیرمحمد دهستانی در بخش پویانمایی و زانیار طهماسبی، مسعود طایری، رضوان رجبی در بخش دانش آموزی آثار راه یافته به مرحله داوری جشنواره بین المللی فیلم رشد را ارزیابی می کنند.
هم چنین لورنت گرانیچر (Laurent Graenicher) از بلژیک در بخش داستانی بلند، کلودیو پازینزا (Claudio pazienza) از سوئیس در بخش مستند، دوروتا پاکیارلی (Dorrota paciarelli) از آلمان در بخش داستانی کوتاه، مت لس (Mait Lass) از استونی در بخش انیمیشن و سعید نجمی (Said Najmi) از اردن در بخش داستانی کوتاه در کنار هیات ایرانی، به داوری آثار راه یافته به جشنواره می پردازند.
پست در حال تکمیل است.
والس با بشیر فیلم سادهای برای تعریف کردن نیست، هم از جهت نوع روایت مستندگونهاش و هم از جهت ثقیل بودن آنچه میگوید! قرارمان از نوشتن پست برای فیلمهای معرفی شده، تنها اطلاعات دادن صرف بود، نه بیان احساسات و نظرات شخصی ِ نگارنده. ولی اینبار از دست و دل ِ نگارنده خارج است که سکوت کند و هیچ نگوید. فیلمی که ناخن بر روح کشد، زیاد دیدهایم. جسورانه به دیدن مینشینیم گاهاً تحمل میکنیم، به علتی که زعلتها جداست ، ولی اینبار، تنها همین یکبار، نگارنده این سطور داغدار چشمانش است. اینجا، جای گفتن حدیث دل نیست، ولی چه میشود کرد! وقتی دل سراسر خون میشود از اینگونه به عرصه ظهور رسیدن واژهی "مظلومیت"!