در ابتدای راه اندازی انجمن باحور وقتی تصمیم گرفتم اولین مطلب را در وبلاگ قرار دهم، طلب کردم آنچه قسمت است روزی مان شود. به یکباره ذهنم به سمت صوت سخنرانی هایی که به تازگی از مرحود استاد صفایی حائری دانلود کرده بودم رفت و سری به آن پوشه زدم.به صورت رندوم یکی از آنها را پخش کردم تا روزی مان را از آن سخنرانی دریافت کنم. بحمدالله همه آن سخنرانی چراغ راه بود و جمله به جمله اش درست نیاز ما بود تا از ابتدا سرلوحه اش کنیم و تا همیشه یادآورش باشیم...
حالا نه فقط برای خودم و باحوری های قدیمی، بلکه برای همه شما که پای در این حرکت جمعی یا هر کار گروهی کوچک و بزرگ دیگری نهاده اید آن مطلب را باز ارسال میکنم. همچنین لینک سخنرانی در انتهای این مطلب قابل دریافت است.
باشد که از فراموشکاران نباشیم...
سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده ی شهید سید مرتضی آوینی
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند ان شاالله این شهید را با پیغمبر محشور کند. من حقیقتا نمی دانم چطور می شود انسان احساساتش را در یک چنین مواقعی بیان و تعبیر کند؟ چون در دل انسان یک جور احساس نیست. در حادثه ی شهادتی مثل شهادت این شهید عزیز چندین احساس با هم هست. یکی احساس غم و تاسف است از نداشتن کسی مثل سید مرتضی آوینی. اما چندین احساس دیگرهم با این همراه است که تفکیک آنها از همدیگر و باز شناسی هریک و بیان کردن آنها کار بسیار مشکلی است.
نگاهی اجمالی به مقالات سینمایی سید مرتضی آوینی
جذابیت در سینما (1)
تماشاگر باید تسلیم جاذبهی فیلم شود، چرا که او با پای اختیار آمده است و اگر در این دام نیفتد، میرود. اگر فیلم جاذبه نداشته باشد، تماشاگری پیدا نمیکند و فیلم بدون تماشاگر، یعنی هیچ.
نگاهی اجمالی به مقالات سینمایی سید مرتضی آوینی
آینه ی جادو (4)
«قاب تصویر یا کادر فیلم» اگرچه عاملی است که بیشترین اثر را در صورت بخشیدن به واقعیت سینمایی دارد، اما در عین حال بیشتر از سایر عوامل سعی در پنهان کردن خویش دارد، تا آنجا که تماشاگر مستغرق فراموش میکند که همهی ماجرا در یک کادر مربع مستطیل اتفاق میافتد. آنچه در قاب تصویر ضبط میشود، قسمتی است انتخاب شده از یک واقعیت و نه همهی آن. لذا خود کادر یا قاب تصویر، فینفسه به یک «انتخاب خاص» اشاره دارد.
نگاهی اجمالی به مقالات سینمایی سید مرتضی آوینی
آینه ی جادو (3)
پردهی سینما قاب آینهی ضمیر خود ماست و بنابراین، از این پس رفته رفته جلوههای خودآگاهی ما در این آینه ظاهر خواهد شد و به محاکمات آن تحول فرهنگی که در باطن قوم ما رخ داده است خواهد پرداخت. آنچه را که باید اعتراف کرد این است که سایهی منورالفکری قرن نوزدهم بر اذهان بسیاری از روشنفکران و هنرمندان ما حجابی ظلمانی است که اجازه نداده تا آنها بتوانند با «مردم» در سیر تکاملی انقلاب اسلامی همراهی کنند.