دغدغه های فرهنگی2-3

Ø      ملت ایران، سرشار از برجستگی ها و درخشندگی ها است، اما از لحاظ فرهنگی، آن پختگی و بلوغ کافی را ندارد.

Ø      آسیب شناسی مسائل فرهنگی و هنری ایران:

1)     عیب عمده گارهای فرهنگی و هنری قبل انقلاب چه بوده؟

2)     علت خشکی و پوکی و بروز ندادن ما در اواخر دوره قاجار چه بود؟

به نظر دلیلش همین است:

·         مسئله تهاجم  فرهنگی، ما شبیخون زده شدیم.

·         استفاده آنها که رنسانس را در دنیا به جوش آوردند از غفلت سردمداران ما و وارد کردن فرهنگ خودشان.

«اولین دشمنی که بر ایشان تاخت، خواب بود.»

Ø      از خواب ما استفاده کردند،  آمدند، وارد شدند، اصالت های ما را مخفی نمودند و خیلی از چیزها را گِل اندود کردند.

Ø      این ترتیب جدید مال آنها بود، نه مال ما.

Ø   ترتیبات اروپایی ها و استعمارگران و همدستی کسانی که فریفته آنها بودند. نسل اول روشنفکران کشور، ملکم خان و ...

Ø اروپایی ها، با غفلت در داخل و فرمانروایان غرق در فساد و تباهی، وارد کشور شدند، همه چیز را به هم ریخته و ایران را مانند یک کشور خالی الکف، مثل اینکه هیچ نداشته باشند نسبت به گذشته بدبین کردند. نسبت به تاریخش غافل کردند منتهی ترتیبی که برای شهروندان درجه دو گذاشته می شد، در اینجا برقرار کردند.

Ø ارباب، خانه نوکرش را با سَبک آرایش خودش می چیند، راحتِ خود را در نظر می گیرد نه راحت نوکر را.

Ø  بی اعتقادی به گذشته ایران:

یعنی همان تاریخ 1300 سال بعد اسلام. به جهت احیای تمدن قبل اسلان. در حالیکه آن تمدن، یک تمدن بَدَوی بود . نمی شود در دوران قبل اسلام این هار ا در ایران پیدا کرد:

علم، معرفت، تمدن، اکتشافات، این سینا، فارابی و غیره را.

Ø      عامل اصلی و میکروب اساسی انحطاط و ضیاع فرهنگی در ایران:

1)     فراموشی و از یاد بردن گذشته ما، منبعث و جوشیده از اسلام و تعالیم اسلام.

2)     ترتیبات و شیوع غرب با فرهنگ بومی و بدوی و دوران کاملا وحشیگری را آمیختهو به اینجا آوردند.

·         کراوات بستن مربوط به دوره بدویت است با آن ظاهر لوکس و قشنگ؛ ربطی به شهرنشینی و تمدن ندارد.

·         اینها را عیناً به اینجا آورند برای اینکه تزریق کنند. البته معلوم بود که نمی شود! لذا، یک چیز مخلوط عوضی بدی از آب درآمد.

·         استفاده از فرهنگ دیگران، انسان را بیدار می کند. اما فرق است بین اینکه در حالت هشیاری، دارویی را انتخاب کنیم یا در حالت بیهوشی، دارویی را به ما تزریق کنند.

Ø      تا اواخر دوران پهلوی هرچه از فرهنگ بیگانه به ما تزریق کردند، مسموم، مخدر و نامناسب بود.

Ø      نظم، خستگی ناپذیری و پرکاری عناصر مثبت و مطلوب فرهنگ غرب است.