دغدغه های فرهنگی1-3
«فصل سوم- فرهنگ و هنر ایران و انقلاب»
Ø کوچک بودن واژه انقلاب برای این تحول عظیم تاریخی
Ø نیاز این تحول عظیم به هنر و ادبیات.
Ø این ایدئولوژی و فرهنگی که با این انقلاب طلوع کرده بار معنوی و فرهنگی بسیار عظیمی است و احتیاج دارد به ابزارهای فراوان.
Ø این ابزارها، بهترینش، رساترینش، موجزترین و نافذترینش، هنر است.
Ø این انقلاب بیش از همه به یک ادبیات قوی و به یک فرهنگ غنی نیازمند است.
· ظرفیت فوق العاده زبان فارسی:
Ø ما امروز یک زبان قوی و یک فرهنگ عمیق تاریخی و غنی داریم و به یک هنر سطح بالا به شدت نیازمندیم.
Ø همه ابزارهای لازم هست، اما آن هنر بُرّنده تیزی که امروز بتواند این ابزارها را سرِهم کند و سوار کند و این ظرف را از محتوای فرهنگی این انقلاب پرکند و ارائه بدهد؛ این را ما نداریم. این مشکل بزرگ کار ماست و به این به شدت نیازمندیم و باید دنبالش باشیم.
· مفاهیم اسلامی:
Ø آنچه کهنه نمی شود، مفاهیم است و این مفاهیمی که ما می گوییم مفاهیم اسلامی است که در صدر اسلام نیز بوده.
Ø کهنگی در همه چیز به وجود می آید جز مفاهیم اصیل انسانی.
Ø اسلام از اول در یک قالب صددر صد هنری ارائه شده و آن قرآن است.
Ø همه صاحب نظران ادبیات و هنر، در مقابل اوج هنری قرآن اظهار عجز کرده اند.
Ø عدم وجود همچین ایده ها و ادبیات در انقلاب.
Ø ادبیات ویژه امام ادبیات باب این انقلاب:
ساده، بلیغ، روان، نافذ، همه کس فهم، بی تعقید و در عین حال درست.
Ø ظرفیت ادبی زبان ما، زبان انقلاب ما با قرآن اصلاً قابل مقایسه نیست.
· رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و استفاده از ظرفیت های ادبی:
Ø بیشترین استفاده از شعر شعرا به عنوان رائج ترین و بُرنده ترین ابزار فرهنگی آن زمان.
Ø سرمایه گذاری پیامبر روی شعر: شاعر، جذب شاعر، وادار کردن شاعر به شعر، تحسین کردن.
Ø تشویق پیامبر برای شعر گفتن در برابر ادبیات قوی دشمن، تا شعر دشمن در تاریخ ثبت نشود.