دغدغه های فرهنگی 2-1
فرهنگ
Ø احساس نگرانی عمیق در باب فرهنگ دارم.
Ø خدا را شاکرم که حتی برای یک لحظه هم ، امید خود را در این عرصه پر از دغدغه از دست نداده ام.
Ø دغدغه فرهنگی شبیه دغدغه در میدان جنگ است و به معنای رها کردن سنگر، رها کردن و عقب نشینی نیست.
Ø دست کم گرفتن مقوله فرهنگ در جمهوری اسلامی و ما باید مقوله فرهنگ را از نو ارزیابی کنیم.
Ø فرهنگ؛ یک عامل اصلی و تعیین کننده در رفتارهای فردی و اجتماعی کشور و امت مان.
Ø حرف هایی در این باره زده می شود لیکن در مقام عمل می بینیم که بهای آنچنانی داده نمی شود.
Ø دغدغه فرهنگ و اهتمام به مسئله فرهنگ؛ ناشی از نگرش به فرهنگ است.
Ø تأثیر فرهنگ در سرنوشت کشور و موثر برای آینده ای که برای آن کار می کنیم و به آن علاقمندیم.
1. اساس و ریشه فرهنگ
Ø عقیده و برداشت و تلقی هر انسانی از واقعیات و حقایق عالم و نیز خُلقیات فردی و خُلقیات اجتماعی و ملی.
Ø رفتارهای فردی و جمعی ما تحت تأثیر دو عوامل است؛
· استعدادها و امکانات؛ هوش، توانایی و استعدادهای مردم.
· عامل موثر و جهت دهنده ذهنیت.
Ø مراد از فرهنگ؛ یعنی ذهنیت های حاکم بر وجود انسان که رفتارهای او را به سمتی هدایت می کند.
Ø این حداقل نیمی از عوامل تعیین کننده و پیش برنده و جهت دهنده به همه رفتارهاست.
Ø مانند 8 سال جنگ تحمیلی و مجموعه باورهای ذهنی مردم در زمان دفاع مقدس؛ اعتقاد به خدا، اعتقاد به قیامت اعتقاد به شهادت، اعتقاد به دستور امام، لزوم اطاعت از امام، ااعتقاد به متجاوز بودن دشمن و اعتقاد به دفاع از خود. مجموعه درهم آمیخته درهم تنیده اعتقادات دینی و بروز در بیان آن.
2. حیله دشمن برای تضعیف اعتقادات و باورها
Ø شبهه افکنی دشمن برای رزمندگان؛ شبهه در متجاوز بودن دشمن، تضعیف اعتقاد عمل به دستور امام، تضعیف اعتقاد و باور او برای دفاع از میهن.
Ø بنابراین یک موجود فعال پیش رو اثرگذار، با تبدیل محتوای ذهنی اش به یک موجود منفعل منهزم تبدیل می شود.
3. «مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء»
معنایش این است. آن عالِم است که میتواند محتوای ذهن انسانی را تبدیل به چیزی کند که از این جسم - به اصطلاح رایج امروز، از این سختافزارِ موجودِ بشری - یک انسان متعالی، یک انسان پیشرو و یک انسان فعال و مقاوم بسازد. یک عالِم میتواند این کار را بکند؛ «مداد العلماء»، واقعاً «افضل از دماء شهدا» است. برای خاطر اینکه همین جوانان طلبهی ما در میدان جنگ - آن گروه رزمی تبلیغی - به میدان جنگ میرفتند - من بارها آنها را در آنجا مشاهده کردم - و انسانها و آدمهای معمولی را تبدیل به آدمهای مقاوم میکردند؛ انسانهای سست را تبدیل به آدمهای قرص و انسانهای متزلزل را تبدیل به انسانهای ایستادهی دارای مقاومت میکردند.
1. بحث فرهنگ، بحث ذهن، بحث قوه درّاکه انسانی، بحث سازندگی شخصیت انسان هاست و خلاصه، بحث دل است.
دِه بوَد آن، نه دل؛ که اندر وی گاو و خر بینی وضیاع و عقار
انشاءالله ادامه دارد....
پ.ن:
خیلی مفید بود.چه بهتر میشه اگه جلوی هر بخش از رهنمودها منبع و یا زمان سخنرانی رو مشخص کنی.
یا علی.