تجربه ملت ایران
شنبه, ۸ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۴۸ ب.ظ
جمهورى اسلامى در قضیهى هستهاى، هم قانونى عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالى، منطقى عمل کرده است؛ منتها این یک نقطهاى است که براى فشار بر جمهورى اسلامى این را مناسب دانستهاند. اگر این هم نباشد، یک قضیهى دیگرى را براى فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسى و سازوکار سیاسى است. البته در حرفهاى خصوصى که میزنند، یا گاهى نامه که مینویسند، میگویند نه، ما نمیخواهیم نظام را تغییر دهیم؛ لیکن در گوشه و کنار حرفهایشان، در اظهاراتشان، در عملکردشان، این مسئله کاملاً روشن است. ملتى که زیر فرمان آنها نباشد، بر طبق میل آنها عمل نکند، بر طبق سلیقهى آنها در ممشاى خود عمل نکند، مغضوب آنها است. حکومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطیع و سربهراه بودند، برایشان مقبولند؛ نه دموکراسى براى آنها اهمیت دارد، نه حقوق بشر اهمیت دارد، نه هستهاى اهمیت دارد. مسئله این است که جمهورى اسلامى روى پاى خود ایستاده است، با اتکاء به قدرت خود ایستاده است، با اعتماد به خداى متعال ایستاده است، و در جهات مختلف دارد پیشرفت میکند؛ این را اینها نمىپسندند، و نپسندند. البته تجربهى جمهورى اسلامى و تجربهى ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلى خواهد زد.
راه نظام جمهورى اسلامى، راه خدا است؛ هدفها، هدفهاى الهى است؛ تکیهگاه، ارادهى الهى است؛ و اینچنین راهى هیچ وقت به بنبست منتهى نخواهد شد. این را همه باید بدانند و مطمئن باشند که به توفیق الهى و به اذنالله بنبستى در راه ما وجود نخواهد داشت.
۹۲/۰۴/۰۸