باحور

عوام و خواص

پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۰۵:۴۵ ب.ظ

مطلبى که همه‌ى ما باید به آن توجه کنیم، این است که دفاع از انقلاب و تشخیص مصلحت آن، کارى است که هم آسان و هم مشکل (سهل و ممتنع) مى‌باشد. آسان است؛ چون فطرتهاى پاک عامه‌ى مردم آن را تشخیص مى‌دهد. اگر شما به جمعیت عظیم مردم ایران نگاه کنید، خواهید دید که در همه‌ى مسائل از اول انقلاب تا امروز، تقریباً عامه‌ى مردم درست فکر کرده‌اند، درست تشخیص داده‌اند و راه را خوب شناخته‌اند و اصولاً شبهه و وسوسه و خدشه‌یى در راه مستقیم آنها به‌وجود نیامده و یا زود گذر بوده است.

لذا مثلاً در جنگ، عموم مردم از شهرها و روستاها و قشرهاى مختلف و زنها و خانواده‌ها عشایر و کارگران - مخصوصاً قشرهاى مستضعف و محروم - هر چه در وسع و توانشان بود، براى جنگ انجام دادند. پس، این بدان معناست که عامه‌ى مردم و متن جامعه، مصلحت انقلاب را تشخیص داده و درک مى‌کنند.

اما از طرف دیگر، به نظر مى‌رسد تشخیص مصلحت انقلاب و دفاع از آن مشکل است؛ چون بعضى از خواص و بعضى از کسانى که ادعا مى‌کنند مسائل کشور یا مسائل سیاسى را مى‌شناسند، گاهى اشتباه مى‌کنند و غلط مى‌فهمند و کج تشخیص مى‌دهند و بد عمل مى‌کنند. کسانى‌که ادعا مى‌کردند مسائل سیاسى ایران را مثلاً از چهل سال پیش آگاهند، گاهى در مسایلِ واضحِ امروز، درمى‌مانند. چیزى را که مردم به روشنى مى‌فهمند، بعضى از این افرادِ به اصطلاح صاحب‌نظر و فهیم، تشخیص نمى‌دهند! معلوم مى‌شود چنین فهمى مشکلاتى دارد و خیلى هم آسان نیست.

به عنوان مثال، در قضیه‌ى جنگ، مردم خوب فهمیدند چه کار مى‌کنند. هرکس به صحنه نگاه مى‌کرد، متوجه قضایا مى‌شد. دشمنان اسلام، جنگى را بر انقلاب ما تحمیل کردند، به مرزهاى ما هجوم آوردند، آتش زدند، مردم غیرنظامى را از میان بیابانها اسیر گرفتند، برخى از شهرها و روستاهاى ما را ویران کردند و فجایع زیادى آفریدند. هر کس با ذهن سالم به این وقایع نگاه کند، خواهد فهمید که در این‌جا وظیفه عبارت از دفاع کردن و دشمن را بر سر جاى خود نشاندن است.

چه کسى بود که با ذهن صحیح و سالم و بى‌غرض و مرض، به قضیه نگاه کند و این حقیقت را نفهمد؟ معلوم است که اگر ملتى از خودش دفاع نکند، لایق زندگى کردن و مستقل ماندن و حتّى ترحم نیست. مردم خوب فهمیدند که باید بدون اعتماد و اتکاى به تلاشهاى به‌اصطلاح سیاسى‌ اى که در سطح بین‌المللى انجام مى‌گرفت و هیچ کدام به نفع ملت ایران نبود، خودشان آستینها را مردانه بالا بزنند و از لذات کوچک زندگى بگذرند تا بتوانند سرنوشت خویش را از دست دشمنان خارج کنند.

در همان موقع که مردم این مسأله را خوب مى‌فهمیدند، تعدادى علیه جنگ و دفاع و عزیمت به جبهه اعتراض مى‌کردند و فریاد مى‌کشیدند و شب‌نامه پخش مى‌کردند! رادیوهاى خارجى نیز حرف اینها را بزرگ مى‌کردند و در دنیا پخش مى‌نمودند تا شاید ملت ما آنها را بشنود و عزمش سست گردد. به یمن بیدارى ملت، نتوانستند این کار را بکنند.

مثال دیگر در این خصوص، مسأله‌ى سیاست خارجى جمهورى اسلامى و موضع محکم و ضد استکبارى نظام و مسؤولان سیاست خارجى در مقابل زورگوییهاى امریکاست. مردم، شعار «مرگ بر امریکا» را هرگز از زبان نینداخته‌اند؛ ولى در طول این چند سال، یک عده به اصطلاح عقلا و مصلحت‌اندیشها، همیشه مصلحت‌اندیشانه و به اصطلاح عاقلانه، مردم و مسؤولان نظام و رهبر عظیم‌الشّأن فقیدمان را نصیحت مى‌کردند که شما چرا بى‌خود با امریکا - که در دنیا قدرتى است - رزم‌آورى و مبارزه مى‌کنید؟! چرا خود را با غول وحشتناکى به جنگ مى‌اندازید؟! این هم از همان جاهایى است که مردم ماهیت آن را فهمیده‌اند؛ اما بعضى از خواص نفهمیدند! آنها خیال مى‌کردند که جمهورى اسلامى بدون هیچ علت و دلیلى، اقدام به ایجاد دشمنى با غول پر قدرتى در سطح جهان کرده است؛ در حالى که قضیه این نبود.

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم  1368/06/22

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۱۷
هدیه آقایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی