باحور

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آزادی معنوی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

عبادت و دعا 2-2


در ادامه مباحث پست قبلی، ذیل مبحث قرب به خدا:

1) تسلط بر قوه ی خیال

از این مرحله که ما بگذریم، یک مرحله ی بالاتر و عالیتری است و آن تسلط بر اندیشه و قوه ی خیال است.

نماز برای حضور قلب است. اصلاً حضور قلب یعنی چه؟ این مسئله ی حضور قلب خیلی تعبیر عجیبی است. حضور قلب یعنی دل حاضر باشد و غایب نباشد؛ یعنی تو وقتی نماز می خوانی و رویت به طرف قبله است، حاضر غایب کن، ببین دلت در نماز حاضر است یا غایب؟ شما در اول نماز دلتان را حاضر غایب می کنید و او حاضر می شود. دلتان هم می خواهد حاضر باشد. تا می گویید اللّه اکبر، بِسْمِ اَللّهِ اَلرَّحْمنِ اَلرَّحِیمِ، `اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ اَلْعالَمِینَ ، یک وقت می بینید این شاگرد کلاس فرار کرده؛ شما درس را از اول تا آخر داده اید ولی خود شاگرد در کلاس نبوده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۲۳
سمانه عبادی

بسم الله الرحمن الرحیم

عبادت و دعا 1-2

تقرّب به خدا

شما همه وقتی که می خواهید عبادتی انجام بدهید، مثلاً نمازی بخوانید، روزه ای بگیرید، حجی انجام بدهید و یا زکاتی بدهید، نیّت می کنید و در نیّت خودتان می گویید: نماز می خوانم قُرْبَةً اِلَی اللّهِ، یعنی نماز می خوانم برای اینکه به خدای تبارک و تعالی نزدیک بشوم.

آیا نزدیک شدن به خدا یک نزدیکی حقیقی است یا یک مفهوم مجازی است، چطور؟ دو مثال برای شما عرض می کنم، یکی در موردی که نزدیکی شیئی با شیئی نزدیکی حقیقی است و یکی در موردی که نزدیک شدن یک شئ به شئ دیگر یک تعبیر مجازی است، حقیقی و واقعی نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۹
سمانه عبادی

بسم الله الرحمن الرحیم

اولین درجه ی ربوبیّت: تسلط بر نفس 

اوّلین درجه اش این است که انسان تسلط بر نفس خودش پیدا می کند. یکی از بیچارگیهای ما که کاملاً احساس می کنیم این است: زمام نفس خودمان دراختیار ما نیست، اختیار خودمان را نداریم؛ اختیار زبان ، شهوات ، شکم ، چشم ، گوش و ... خودمان را نداریم؛ و این نهایت بدبختی است.

ما مالک زبان خودمان نیستیم، اختیار زبان خودمان را نداریم. وقتی که گرم می شویم به حرف زدن، به اصطلاح چانه مان گرم می شود، نمی فهمیم که چه می گوییم. مجلس گُل انداخته، حالا که مجلس گل انداخته است نه راز خودمان را می توانیم نگه داریم نه راز مردم را. اختیار غضب خودمان را نداریم. می گوییم (خود من یکی از آن اشخاص هستم) آقا دیگر عصبانی شدم، هرچه به دهانم آمد گفتم. عصبانی شدم یعنی چه؟ ! عصبانی شدم یعنی من یک آدمی هستم که مالک نفس خودم نیستم، همین قدر که عصبانی شدم اختیار من دیگر دست اوست، هرچه که به دهانم می آید چون عصبانی هستم می گویم. آیا نباید انسان مالک نفس خودش باشد؟ اصلاً تا ما مالک نفس خودمان نباشیم آیا می توانیم مسلمان باشیم؟ نه، مسلمان باید مالک نفس خودش باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۱۲
سمانه عبادی

بسم اللّه الرحمن الرحیم

با عرض سلام خدمت دوستان 

طاعات و عباداتتون قبول درگاه حق

به دلیل اینکه به ایام ماه مبارک قرار داریم و عطر لیالی قدر به مشاممان می رسد، از مباحث شهید بزرگوار، استاد مطهری ذیل مبحث «عبادت و دعا» برای شما ارجمندان قرار می دهیم. انشاءالله که با آمادگی بیشتر به استقبال شبهای گرانقدر برویم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۴
سمانه عبادی


آزادی معنوی-قسمت اول

×      آزادی بر دو قسم است:

-آزادی معنوی

- آزادی اجتماعی

وابستگی این دو به یکدیگر را در این مجال گفته می شود؛ وابستگی آزادی معنوی به آزادی اجتماعی ، وابستگی آزادی اجتماعی به آزادی معنوی که تاکید بر وابستگی دوم می باشد.

×      آزادی،یعنی نبودن مانع.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۰:۲۲
سمانه عبادی