باحور

سینمای ایران، فرزند خوانده ای همیشه ناراضی...

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ

       دعوت کردن برای رصد جشنواره فجر یک بحث لازم در این روزهاست. چه به شکل حضور مستقیم در سینماها و چه اموری که نیازی به بودن در سالن های اکران فیلم ندارد. مطلبی که در ادامه خواهید دید مقدمه ای است برای بیان ضرورت مشارکت همه جانبه در رصد این رویداد بزرگ سینمایی که با فراخوانی مهم و ضروری پایان خواهد یافت.



کار بسیار سختی است که از سینما رفتن و فیلم دیدن بگویی در حالی که هیچ اعتمادی به آن نداری و سخت تر خواهد بود که به طریقی از این معنا صحبت کنی تو گویی برای سینمایی که به مخاطبش احترامی نمی گذارد، تبلیغ می کنی. گفتن این مطلب که به جشنواره فیلم فجر بروید و فیلم ببینید از همه آن چه پیش از این گفتم مشکل تر است؛ چرا که چندان به نام انقلابی اش وفادار نبوده و نیست.

اما از رفتن به جشنواره می گویم، حتی اگر فیلم هایی که می بینیم به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد. اولین علتش شاید رسیدن به این درد مشترک باشد که ایران اسلامی _ انقلابی مان تا چه اندازه مظلوم است که در ایام بزرگترین تحول تاریخی اش و در دهه ای که دهه کرامت کشور است، این طور خنجرهای پیاپی بر پیکرش فرود می آید. علت دیگر، شاید بازگرداندن این سینما که مدام چون ماهی، از دست مدیرانش می گریزد به آب راه اصلی آن باشد. 

فایده نهایی آن، فهمیدن این معناست که چرا مهمترین جشنواره سینمایی کشورمان تنها در حد یک نام ارادت خود را به نظام ابراز می دارد ( که ای کاش مدیران، ادعای این ارادت را نداشتند ) و توقع دارد انقلاب منت دار این عرض ارادت متوقعانه او باشد. سینمایی که مانند بچه سر راهی در ابتدای انقلاب، به عنوان فرزند خوانده پذیرفته شد، به جای آن که به علت این اسم و رسم شکرگذار باشد مدام به انقلاب پشت پا می زند. 

جشنواره فیلم فجر به گواه همین فاصله گذاری های مداوم با نام خود، فرزند خوانده ی همیشه ناراضی و متوقع ایران اسلامی _ انقلابی است. فرزندخوانده ای که قاعدتاً می بایست منت دار آبرویی می بود که به او داده شده، همیشه در حال بدنام کردن والدین بخشنده خود است. 



نمی دانم این مثال تا چه میزان کارامد خواهد بود ولی تصور کنید فرزندی در خانواده دارید که سرکشی هایش به بدنامی شهرت خانوادگی تان منجر خواهد شد و نام تان را با حاشیه سازی های خود مکدر ساخته است. چه عکس العملی نشان خواهید داد؟ چقدر برای اصلاح امورش وقت و مال و توان، هزینه خواهید نمود؟ این مثال از این جهت بیان شد که بدانیم سینمای امروز ایران اسلامی مان فرزند سرکش و حاشیه ساز ملت است.( با تأکید بر واژه ملت )

هر فرد از احاد جامعه، بالقوه باید سینما را فرزندی از فرزندان خود بداند که رفتار و عملکردش اثر مستقیم و غیر مستقیم بر وجه ملی و بین المللی او خواهد داشت. ( قطعاً نیاز به توضیح اثرات مستقیم فرهنگی پدیده سینما بر هر ملتی نیست) لذا رصد بی وقفه و بالفعل امورات این فرزند بعضاً ناخلف، وظیفه ایست در حد واجب، البته از نوع کفایی آن. بدین معنا که باید به حد کفایت نظارت دولتی و مردمی بر عملکرد سینمای به اصطلاح ملی و مذهبی وجود داشته باشد؛ خصوصاً در وضعیت فعلی که ذکاوت و حس مسئولیت هشیارانه، گوهر گمشده مدیریت سینما می باشد تا بی راهه رفتن ها و پارازیت های رفتاری و خطاهای هرچند کوچک سینما به آفتی غیر قابل بازگشت تبدیل نشود و به اصطلاح بتوان علاج واقعه را قبل از وقوع آن نمود.

هر فرد باید هر اندازه توان جسمی، فکری، تحلیلی، شناختی و تکنیکی که دارد به میدان بیاورد. هستند کسانی که توانایی تکنیکی بالایی دارند و با این توان به میدان می آیند. کسان دیگری رصد گرهای قابلی هستند و می توانند در زمان های درست، در صحنه مناسب حضور پیدا کنند. دوستان دیگری هستند که توان فکری و تحلیلی مؤثری دارند و با چنین رویکردی وارد عرصه می شوند و بسیاری توانمندی های لازم و ضروری دیگر...

ولی آیا هرکدام بی نیاز از دیگریست؟!

پاسخ به این پرسش از این جهت اساسی و مهم خواهد بود که سستی ها و کاهلی های ناشی از توانمند ندیدن شخصی را از میان خواهد برد. این تفکر که توانمندی های من در این مسیر کارا نخواهد بود سمی مهلک برای جوان انقلابی امروز کشور می باشد. درست است که بسیاری از مهارت ها هستند که هنوز در خود نپرورانده ایم و هنوز مانده، توانایی هایی که باید کسب کنیم ولی استفاده نکردن از ظرفیت وجودی فعلی مان ناشکری بزرگی خواهد بود. هر اندازه توانمندی که دارا هستیم دِینی است که باید به انقلاب ادا کنیم. در هر جایگاهی که باشیم، اگر خود را فردی دغدغه مند نسبت به مسائل فرهنگی می دانیم ( در این مقال خاصه مسئله سینما مد نظر است ) به موازات این که در تلاش برای افزودن ظرفیت مان هستیم؛ باید هر آن چه در چنته داریم را به میدان بیاوریم.



اگر به این باور برسیم که شاه کلید رسیدن به سینمای انقلابی، مستلزم تجمیع تمامی ظرفیت هاست، بر سکوی پرش ایستاده ایم. قطعاً جمع شدن خرده نیروها در کنار هم راه گشا خواهد بود. در این سیر، تمامی نقش ها باید بزرگ دیده شود، هر چند فتح بعضی قله ها در اولویت بالاتری قرار دارد. درست به مانند خود انقلاب که از تجمیع تمامی نیروهای خرد و کلان به پیروزی رسید. 

خوب است در ایامی که موسوم به دهه فجر و رقم خوردن پیروزی انقلاب است؛ به خود یادآور شویم که انقلاب مان به لطف خداوند پیروز گشت و به مدد الهی به پیش خواهد رفت ولی هنوز به سرمنزل مقصود نرسیده است و انقلاب فرهنگی در بسیاری از ساحات همچنان نیازمند ادامه حرکتی فداکارانه است و در این مسیر قطعاً به مشارکت تمامی آحاد ملت نیازمندیم. در هر کجای جغرافیای انقلاب و در هر مرحله از زندگی انقلابی مان که باشیم همچنان به مشارکت ما نیاز است.

به روزهای جشنواره نزدیک می شویم. بعضی از دوستان به تماشای فیلم ها خواهند رفت ولی آیا سایر دوستان که فیلم ها را نمی بینند تکلیفی بر عهده ندارند؟!

آیا مشارکت در رصد وضعیت فعلی سینمای ایران، تنها با دیدن فیلم ها میسر خواهد بود؟!

آیا تنها توانمندی ما، دیدن فیلم است؟!

توانایی بالقوه دیگری نداریم؟!

قطعاً این طور نیست. بسیارند فعالیت های مؤثر و مرتبطی که لزوماً به حضور در سینما ختم نمی شوند. اگر در میان دوستان هستند کسانی که به هر دلیلی شرایط حضور در سینما و تماشای فیلم های جشنواره سی و سوم فجر را ندارند و علاقه مندند در این رصد فرهنگی مشارکت کنند با ما در ارتباط باشند و در قسمت نظرات آمادگی خود را بصورت خصوصی اعلام نمایند تا کارهایی که علی القاعده از توان دوستان حاضر در سینماها خارج است را عهده دار شوند.

با آرزوی این که چنین تجمیع انقلابی نیروها، برکات زیادی به همراه داشته باشد و مقبول حضرت حق واقع شود. ان شاء الله

مؤید باشید...

نظرات  (۲)

خیلی خوب بود ممنون
انشاءالله موثر باشیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی