باحور

" کل یومٍ عاشورا کل ارضٍ کربلا " هدیه ی خداوندی

يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۱:۳۱ ق.ظ



                        "کل یومٍ عاشورا کل ارضٍ کربلا" را همگی بارها شنیده ایم...فکر کنید اگر هر روزمان عاشورا باشد پس هر روز در مواجهه مصاف حق و باطلیم، هر روز این آوردگاه به پاست و هر روز درحال انتخاب جبهه ایم؛ هر روز ندای هل من ناصر حقی بلند است و این ماییم که در انتخاب آزادیم و مختار. ما چه انتخابی می کنیم ؟

           داشتم به این فکر می کردم که اگر خوب به درگیری های درونمان بیندیشیم، نه تنها هر روزمان عاشوراست که در هر نفسی عاشورایی برپاست. ما در هر نفسی که می کشیم درحال انتخابیم در حال حمایت از حق یا باطلی هستیم. به نظرم جادوی این جمله این جاست... برای هر نفسی که می کشیم، ندای هل من ناصری را پاسخ می دهیم یا بی جواب می گذاریم. به امروزم که نگاه می کنم در می مانم که در این مصاف در کدامین جبهه بوده ام.چند باری شاید اندک،جانب حق بوده ام و باقی نفس هایم را به صاحب حق مدیونم. آنکه باید یاریش می کردم آنکه حتی غافل بودم از بودنش و صدای هل من ناصری که نشنیده ام. اندک باری هم که نفسی در جبهه حق کشیده ام، خوب که می نگرم می بینم نه از برای یاری حق، که از برای نفعی بوده مشترک -منفعتی داشته برای خودم- به کل روزگار سپری شده از عمرم که می اندیشم شاید نفسی را نیابم که تنها و تنها برای یاری رساندن به حق بوده باشد.

      این که می گویند؛ اخلاص عمل، می گویم؛ خالص بودن در انتخاب، یعنی یک نفس ناب، یک نفس بی آلایش... .

      نَفَس هایت را که خوب بشماری،خوب بنگری، نه فقط برای یاری حق بوده؛ که از برای نَفسی بوده که تو را به یاری طلبیده .حال آیا نَفست در جبهه حق بوده است؟ این خودی که به یاری اش شتافتی در کدامین جبهه بوده است؟ (چه اطمینانی می توان داشت! )

      بارها پیش آمده که آرزوی شهادت داشته باشم _شیرین ترین آرزویم_ (که در باغ شهادت، باز ،باز است ). درست نفهمیده ام شاید، نه این که هنوز باز است؛ که همیشه باز خواهد ماند. این را از " کل یومٍ عاشورا و کل ارضٍ کربلا " فهمیدم. اگر به آن چه از این جمله دریافتم، باور داشتم، بارها و بارها و به تعداد نفس هایی که کشیده ام، می توانستم شهید شوم.

     چه لذتی بالاتر از این که با پروردگارت روبرو شوی، در حالی که شهیدی چندین باره باشی. من که می گویم؛ این یعنی عاقبت به خیری. این که عاقبت هر نفست، انتهای هر لحظه ات، به جهت انتخاب حق بر باطل شهد شیرین شهادت باشد.آن زمان در هر مکانی که قدم برمی داری می شود کربلا، یعنی بر کشته های نینوا قدم می گذاری. هرجا که بروی کربلاست. من هر کجا که می روم از نینوایی که تو ساخته ای عبور میکنم، از کربلایی که خود به پا کرده ام . و صحنه هایی نینوایی را رقم می زنیم در هر نفسمان. پس هر کجا قدم بگذاریم، می شود متبرک .  بوی خدا از آن بلند می شود. بوی کربلا را حس می کنیم، همه مان. حتی اگرتنها یک نفر در شهرمان، در بلادمان، در دنیا، در همان نفسش شهید شده باشد؛ حتی اگر تنها یک نفر در تمام هستی، حق را یاری کرده باشد و به پهنای عرصه عالم همه در صف باطل باشند باز صحنه، صحنه ی کربلاست.

      گاهی فکر می کنم، ناشکری مان بزرگ ترین گناه امروز ماست. چه شکری بالاتر از این. شکر وجود صاحب حقی چون مهــــــدی موعود (عج) که به یمن وجودش ندای هل من ناصر هنوزخاموش نشده. هنوز هست کسی که بتوانیم ناصرش باشیم. که هر نفسمان پله ای باشد، برای رسیدن به صاحب ندای هل من ناصر. وجودی که پایان دهد به تمامی اگر بودن هایمان - که اگر بودیم در روزی که ندای هل من ناصر به حقِ حسین(ع) بلند بود یاری می کردیم صاحب ندا را -هنوز امید داریم، ما هم حرّ شویم.

 

         یادمان نرود، زمین زیر پایمان متبرک است چون کربلاست و این که همیشه مکانِ ایستادن انسان محل آزمایش و بلاست. مکان و زمان همیشه ی انسان مقدّس است و بودن در آن سوی جبهه ی حق وحضور در جبهه ی باطل چیزی از تبرّک زمان و مکان کم نخواهد کرد . تنها ماییم که یا حسرت خواهیم خورد و یا پشیمان خواهیم شد. و این ماییم که سختی و مشقتِ امری را بر دوش کشیده ایم که سودی نداشته. زخم برداشته ایم کشته شده ایم، در حالی که تعدّی کرده ایم بر حق و بلا کش خجالت زده ی این معرکه ی عظیم بوده ایم. این معرکه که همیشه برپاست و بزرگ ترین لطف خداوند این است که  این عرصه را همیشه ی تاریخ برپا داشته شاید که از توابین باشیم.

    

    و باز هم یادمان نرود در اَوانِ کودکی و حتی قبل از تولدمان که ثبت نام کردیم در این مکتب، هیچ  نخواستند؛ هیچ شرطی برای ثبت نام نداشت، این مکتبِ حسینی . هیچ...

  تنها هدیه ای دادند بدوِ ورودمان....

  هدیه ی...

           " کل یومٍ عاشورا کل ارضٍ کربلا "

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی