فیلم خاک آشنا

این پست در حال تکمیل است.

فیلم این هفته نقد فیلم، خاک آشنا، اثر بهمن فرمان‌آرا است. با توجه به اینکه این اثر در بازار فیلم موجود نبود(خبرهایی حاکی از اینکه اواخر مهرماه 1392 این فیلم در شبکه خانگی توزیع می‌شود از گوشه و کنار به گوش می‌رسد)، در حال حاضر تنها بخش‌های محدودی از فیلم که بر روی آپارات و یو.توب موجود بود را مشاهده کردیم، در نتیجه امکان توضیج صحنه به صحنه فیلم را نداریم و تنها به روایت داستان فیلم می‌پردازیم.

آنچه که در مورد داستان فیلم در صفحات وب مربوط به آن موجود است به شرح زیر می‌باشد:

" نامدار (رضا کیانیان) نقاش و هنرمندی است که در گریز از هیاهوی مرکز به روستایی در کردستان پناه برده و سال‌ها است به خلق آثار خود مشغول است. ورود خواهرزاده جوان(بابک حمیدیان) او به محیط روستا در کنار وقایعی که در محیط روستا رخ می‌دهد، و همچنین بازگشت عشق ِ قدیمی نامدار و کشته شدن دوست ِ نویسنده‌اش در درگیری با پلیس، باعث تغییری شگرف در زندگی نامدار می‌شود و او را وا می‌دارد که در شیوه زندگی خود بازنگری کند."

خورده داستان‌هایی چون "عشق خواهرزاده جوان به دختری کرد و مشکلات پیش امده در این زمینه" "درگیری عاطفی خود شخصیت نامدار"  "تفاوت نسل‌ها و مشکلاتی که خواهرزاده جوان با والدین و کلاً جامعه دارد." در فیلم موجود است.

در صفحه ویکی‌پدیا فیلم جمله‌ای به چشم می‌خورد که ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست"فیلم قبل مجوز اکران در جشن خانه سینما نمایش و برنده جوایز متعددی شد." خاک آشنا جایزه بهترین کارگردانی، صداگزاری، تدوین و موسیقی را از خانه سینما دریافت کرده‌است! فیلم تولید سال 1386 است که پس از توقیف دوساله و حذف چند سکانس در سال 1388 اکران شد، کارگردان فیلم جمله مشهوری در مورد حذفیات فیلم دارد "«خاک آشنا» همچون عکسی شده که چشم‌های آن را درآورده‌اند." البته صحنه‌های حذف شده فیلم به طور کامل و در چندین ورسیون بر روی سرویس‌های ارائه دهنده ویدئو بر روی وب موجود است، و شما به راحتی می‌توانید چشمان عکس آقای فرمان‌آرا را ببینید!!!!

دوستانی که دوره تاریخ سینمای ایران را گذرانده‌اند مطمئناً با کارهای آقای فرمان‌آرا در پیش از انقلاب آشنائی نسبی دارند. نخستین فیلم بلندِ او با نام "خانه قمرخانم"1351 فیلمی سطحی و مبتذل بود که خود کارگردان نیز تمایلی به یادآوری آن ندارد، پس از آن فیلم "شازده احتجاب"1353 را بر اساس رمانی با همین نام نوشته هوشنگ گلشیری می‌سازد که مورد استقبال منتقدان آن زمان واقع می‌شود. همچنین در سال 1357 فیلم دیگری بر اساس داستان "معصوم اول" گلشیری به نام "سایه‌های بلند" می‌سازد که اجازه اکران نمی‌گیرد.

چهار فیلم بلند او که پس از انقلاب ساخته شده، به ترتیب "بوی کافور، عطر یاس" "خانه‌ای روی آب" و "یک بوسه کوچولو" سه گانه‌ای در مورد مرگ بود و خاک آشنا تا به حال اکران شده‌است.